پسری در حال شکل گیری! می نویسم،شاید زنده بمانم و شکل بگیرم...
توهم صلح نوشته شده توسط آقای تشکیل ۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ,

نیاز به راه رفتن،گام های بلند برداشتن،دویدن.

من پاهایی هستم که هیچ گاه ندویده‌اند.

نیاز به چشم باز کردن،دیدن،زل زدن.

من چشم هایی هستم که هیچ گاه باز نشده اند.

نیاز به لمس کردن،نوازش کردن،مشت زدن.

من دست هایی هستم که هیچگاه حرکتی نکرده ‌اند.

نیاز به فکر کردن،حساب کتاب کردن،بحث کردن

من مغزی هستم که هیچ گاه به کار نیفتاده‌ام.

نیاز به خندیدن،عصبانی شدن،گریه کردن.

من احساساتی هستم که هیچ گاه خودشان را بروز نداده‌ اند.

۱
۳ نظر
ادامه مطلب
طراح قالب تمز