زنگ ورزش اگر برای همه ی بچه ها فقط یک سرگرمی بود تا برای مدت کمی از شر درس و مشق راحت شوند و یک رقابت هیجان انگیز را تجربه کنند،برای ما دو تا مانند دوئلی بود که مثل بقیه دوئل های این دنیا، به مرگ یکی و زنده ماندن دیگری ختم میشد!
میخواهم که آجر ها را یکی یکی روی هم بگذارم.هدفم را از این کار نمیدانم.یک خانه،یک اتاق یا شاید هم فقط یک دیوار که پشتش پناه بگیرم،یک بنّای گیج که آنقدر میسازد و میسازد تا بالاخره یک روز شکل بگیرد!«آقای تشکیل»