از جمله فواید تابستان برای یک دانشجو این است که حالا می تواند با خیال راحت به دنیای «شب بیداری» پا بگذارد.نه دیگر نگران کلاس بیهوده هشت صبح است و نگران امتحانی که خرابش کند!!می تواند پشت میز دوست داشتنی اش بشیند و و کتابی باز کند و در سکوت بینظیر شب غرقش شود. می تواند لپ تاپش را روشن کند و فیلم نابی ببیند.می تواند از پنجره اتاقش به بیرون خیره شود و به صدای جیرجیرک ها گوش بسپارد.می تواند قلمی بردارد و دفترچه خاطراتش را باز کند و از اعماق ذهنش خاطره ای بیرون بکشد و بر روی ورق ها جاری اش کند.میتواند یک لیوان چایی برای خودش بریزد و بدون فکر به گرفتاری های طول روز و شلوغی هایش بنوشد!نزدیک صبح هم که می شود با صدای لالایی جارو کشیدن رفتگر محل به خوابی که نقطه پایانش نزدیک ظهر است،فرو برود.
انسان ذاتا تنهاست و نصفه شب ها این موضوع را به خوبی یادش می آورد.
پی نوشت:جیرک جیرک ها بهترین حیوانات دنیا هستند.
البته فقط وقتی بیرون از خانه هستند چند شب پیش من یکیشان را در آشپزخانه زیر یک لیوان اسیر کردم تا جیغ نکشم و هردو بتوانیم مسالمت آمیز شب را به صبح برسانیم:)
اینا از عوارض استفاده ی دانشجوها از شب های بلند تابستانه:))))
از!
امید خوب است