پسری در حال شکل گیری! می نویسم،شاید زنده بمانم و شکل بگیرم...
شاید این «اتاق» بهتر بدونه! نوشته شده توسط آقای تشکیل ۷ مرداد ۱۳۹۸ ,

این اتاق شاهد همه نوعِ منْ بوده!از منِ ابله با آرزو ها چرت و پرتی که امروز نسبت بهشون احساس بیگانگی و تنفر میکنم تا منِ گیج که تازه فهمیده نه اونی هست که خودش فکر میکرد و نه اونی که بقیه فکر میکردن و شاید هنوزم فکر میکنن!

هم شاهد کثافت کاریام بوده و هم شاهد اندک کارای به درد بخورم! هم منِ سحر خیز رو دیده و هم منِ تا لنگ ظهر خواب! 

این اتاق هم میتونه منِ جوگیری که تمام روز داشت کتابای چرت و پرت برایان تریسی رو میخوند و رویا بافی میکرد رو به یاد بیاره  و هم منِ عصبانی ای که داره  یکی یکی اون کتابا v, نگاه میکنه و با تمام وجود به اون روزای خودش میخنده و گاهی خندش تبدیل به سکوتی میشه که انگار قصد تموم شدن نداره!

خلاصه مطلب،این اتاق منو تو همه ی وضعیت ها دیده!شاید فقط هین اتاق باشه که منو بشناسه! میخوام به حرفش دربیارم!شاید بتونه منو به خودم بشناسونه!

۰
۲ نظر
شما هم نظر بدید ۲ نظر
  • Donya Moshirya
    ۱۲ آبان ۹۸، ۱۹:۱۸

    خیلی خوبه یه کسی آدم رو واقعا بشناسه،حالا می تونه اتاق باشه یا هر چیز و کس دیگه ای،مهم اینه که یکی واقعا بشناستت و درکت کنه.

    آقای تشکیل
    ۱۳ آبان ۹۸، ۱۹:۲۷
    وقتی حرف نزنه،خیلی تفاوتی نداره که بشناسه یانه :)
  • Donya Moshirya
    ۱۳ آبان ۹۸، ۱۹:۳۹

    اینم هست:))

    خخخ.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب تمز